افکار عمومی گستردهترین و آشکارترین پدیده روانی اجتماعی بوده و از چنان قدرتی برخوردار است که قادر به رقم زدن سرنوشت هر جامعهای میباشد. افکار عمومی پدیدهای میان رشتهای است و کارشناسان علومی چون ارتباطات، جامعه شناسی، روان شناسی اجتماعی و سیاسی در تحلیل آن مشارکت میکنند. بر همین اساس مسئله افکار عمومی را میتوان مسئلهای پیچیده تلقی نمود.
اگر چه کارشناسان با بیان عوامل و متغیرهای مختلف و تأثیرگذار بر افکار عمومی، تلاش بر فرموله کردن مراحل جوشش و فروکش آن دارند، اما باید اذعان داشت که در دوره پر تحول کنونی و در عصر یکه تازی رسانههای اجتماعی، پیشبینی و مدیریت افکار عمومی بسیار دشوار خواهد بود. تا قبل از رسانهها، افکار عمومی از طریق ارتباطات میان فردی گسترش مییافت و مدتها طول میکشید تا واقعهای دامنه دار شود و اثر خود را از دست بدهد. با شکل گیری و گسترش رسانهها، ظهور و پایان افکار عمومی در هر موضوعی، سرعت بیشتری به خود گرفته است.
رسانهها ضمن افزایش سرعت ظهور افکار عمومی، دامنه افکار عمومی را نیز گسترش میدهند. اکنون با گسترش و توسعه و تحول تکنولوژیهای رسانهای از جمعی به اجتماعی، شاهد توسعه ارتباطات میان فردی بر بال رسانههای اجتماعی نوین هستیم. اطلاعات در این فضا به سرعت جریان پیدا میکند و کاربران این فضا متناسب با علایق و افکار خود به اطلاعات فضای مجازی رنگ و لعاب میدهند و به نوعی اطلاعات دچار هم افزایی و گاه تا حدودی تحریف نیز میگردد.
در شرایط عادی، تئوریها و تحلیلهای افکار عمومی از متغیرهای تأثیر گذاری همچون، مردم، رسانهها، سیاسیون، گروههای فشار و تعاملات آنها در شکلگیری و اوج گرفتن یک موضوع در سطح افکار عمومی بحث میکنند. اما به این متغیرها میبایست متغیرهای پیدا و پنهان دیگری که ریشه در سابقه و تاریخچه افکار عمومی یک ملت دارد نیز افزود.
مرتضی پاشایی سی ساله را خیلیها (جوان ترها) میشناختند و خیلیهای دیگر(میان سالان و کهن سالان) نیز نمیشناختند. اما یک نکته بر همگان روشن است و آن اینکه حالا همه او را میشناسند. بسیاری که برنامه پرطرفدار "ماه عسل" را میدیدند پاشایی را نمیشناختند اما ترانه دلنشین او را به یاد دارند. مرتضی پاشایی هنرمند جوان ناکامی که تک ترانههایش (جاده یکطرفه، یکی هست، بغض) از تلویزیون که نه ولی در اتومبیلها شنیده میشد. رویداد مرگ این هنرمند اوج شهرتش را رقم زد آن چنانکه شاید هیچکس تاکنون این قدر سریع به این شهرت نرسیده بود. اما افسوس!
ظهور و افولش در افکار عمومی از بدو تا اوج آنچنان سریع بود که خیلیها آن را درک نکردند و همه از این سرعت حیرتزده شدند. این سرعت در افکار عمومی سوالهای متعددی ایجاد نمود و میرفت تا حتی به یک ماجرای سیاسی نیز تبدیل شود. این بهت و سرگشتگی بیشتر توسط کسانی است که تا کنون شرایط جدید و قدرت رسانهها و شبکههای اجتماعی را در شکل دادن به افکار عمومی و نیز قدرت افکار عمومی را درک نکرده اند و شاید عاملی باشد تا همه به شرایط جدید را بهتر درک نموده و شرایط شکلگیری افکار عمومی و تأثیرگذاری آن را جدی¬تر بگیرند. شرایطی که در آن، سرعت و قدرت رسانههای اجتماعی و افکار عمومی بیشتر از همیشه تاریخ شده است. از مهمترین ویژگیهای این رویداد را میتوان به شرح ذیل برشمرد:
1. جوان بودن، هنرمند بودن و بیماری سرطان مرتضی پاشایی از جمله ویژگیهای مورد توجه در این رویداد هستند.
2. مرحوم پاشایی فقط یک یا دو آلبوم داشت و بنابراین هنرمند چندان باسابقه و کهنه داری در افکار عمومی محسوب نمیشد. از این نظر شاید فقط بتوان او را نماینده نسلی نو در موسیقی پاپ و حتی تبلور علایق نسل دهه شصت قلمداد کرد.
3. تک ترانههای این هنرمند بیشتر از اینترنت قابل دانلود بود.
4. تیتراژ برنامه معروف و پربیننده "ماه عسل" توسط این هنرمند به اجرا درآمد و شهرتی برای وی رقم زد.
5. هنرمندان بنام و مشهور کشور نیز (به مثابه رهبران فکری) در صفحات شخصی خود در رسانههای اجتماعی، این رویداد را برجسته سازی کردند.
6. مسائل بیماری و مرگ پاشایی بیشتر در شبکههای اجتماعی مورد بحث و گفتگو قرار میگرفت و از این نظر صدا و سیما از رسانههای اجتماعی و هنرمندان به مثابه رهبران فکری این جریان کمی عقبتر ماند.
به طور کلی، سرعت همبستگی و گسترش دامنه اتفاق نظر جوانان در کنشهای ارتباطات اجتماعی در فضای مجازی و شکل گیری افکار عمومی از برجستهترین ویژگی این رویداد به مثابه یک موضوع افکار عمومی بوده و در این زمینه نقش رسانههای اجتماعی بسیار پررنگ بوده است. به لحاظ رسانهای، این رویداد از ابتدا در شبکههای اجتماعی ظهور کرد و اوج گرفت و جا دارد تا نقش رسانههای اجتماعی در ظهور و اوج گرفتن این موضوع و مسائل مشابه در افکار عمومی را به عنوان یک سوژه مهم بیشتر مورد بررسی و تحلیل قرار داد و موضوعاتی این چنینی را به سوژهای جدی در مطالعات ارتباطات اجتماعی بدل ساخت.
نظر شما